دل نوشته ها

تا تو نگاه می کنی ، کار من اه کردن است/ای به فدای چشم تو، این چه نگاه کردن است

دل نوشته ها

تا تو نگاه می کنی ، کار من اه کردن است/ای به فدای چشم تو، این چه نگاه کردن است

به خاطر تو

به خاطر تو

آخر یه روز دق می کنم فقط به خاطر تو

دنیا رو عاشق میکنم فقط به خاطر تو

شب به بیابون می زنم فقط به خاطر تو

رو دست مجنون می زنم فقط به خاطر تو

عشقت رو پنهون می کنی فقط به خاطر من

من دلم رو خون میکنم فقط به خاطر تو

تو گفتی عاشقی بسه

دنیا برام یه قفسه

گفتی که عشق یه عادته

دلم پر از شکایته

گفتی می خوای بری سفر

خیره شدن چشام به در

من می شینم به پای تو فقط به خاطر تو

من می شینم به پای تو فقط به خاطر تو

به من تو گفتی دیوونه فقط به خاطر من

حرفت به یادم می مونه فقط به خاطر تو

از خوبیات کم میکنی

قلبم رو پر پر می کنی

گفتی که از سنگه دلت

از من و دل تنگه دلت

از خوبیات کم میکنی

قلبم رو پر پر می کنی

گفتی که از سنگه دلت

از من و دل تنگه دلت

ازم گرفتی فاصله فقط به خاطر من

دست کشیدم از هر گله فقط به خاطر تو

گفتی که از اینجا برو فقط به خاطر من

می رم به احترام تو فقط به خاطر تو

می خوام برات بمیرم شاید که باورکنی

می خوام برات بمیرم شاید که باور

کنی

نمی خوام از آسمون چیزی برات بیارم

عکستو رو قله ی هیمالیا بذارم

نمی خوام از پشت ابر ماهو واست بچینم

فقط تو خواب و رؤیا تو باشی در کنارم

می خوام برات بمیرم شاید که باور کنی

شاید با برق چشمات مرگو آسونتر کنی

من نمی خوام تو رویام سوار ابرا بشم

تو آرزوی کالم باز با تو تنها بشم

من نمی خوام که با شعر حرفمو گفته باشم

توی خیالم واسه تو شب یلدا باشم

می خوام برات بمیرم شاید که باور کنی

شاید با برق چشمات مرگو آسونتر کنی

من نمی خوام فکر کنی که عاشقیم یه حرفه

یه کم اگه نباشی آب می شه ، مثل برفه

دلم می خواد بدونی دلم مث یه دریاس

به وسعت نگاهت ، عمیق و خیس و ژرفه

می خوام برات بمیرم شاید که باور کنی

شاید با برق چشمات مرگو آسونتر کنی

من نمی خوام بگم که چشات خود ستارس

چشات اگه نباشه ستاره بی اشارس

من نمی خوام رو کاغذ فقط نوشته باشم

دیدن روی ماهت تولد دوبارس

می خوام برات بمیرم شاید که باور کنی

شاید با برق چشمات مرگو آسونتر کنی

من نمی خوام بگم که صد بار واسه تو مردم

قد تموم دنیا عاشق و دلسپردم

می خوام خودت حس کنی بدون طعم حرفت

چه قدر تو قحطی نور ، لحظه ها رو شمردم

می خوام برات بمیرم شاید که باور کنی

شاید با برق چشمات مرگو آسونتر کنی

من نمی خوام بهار شه ، من عاشق پاییزم

پاییز می شه عاشق تر واسه تو اشک می ریزم

من نمی خوام عاشقیم مثل بقیه باشه

فقط بگم فدات شم ، فقط بگم عزیزم

می خوام برات بمیرم شاید که باور کنی

شاید با برق چشمات مرگو آسونتر کنی

من نمی خوام با چشمام بهت بگم دیوونم

من دوس دارم بگی که ، نگو ، خودم می دونم

من نمی خوام آخر قصه مونو بدونی

من نمی خوام زبونی بگم پیشت می مونم

می خوام برات بمیرم شاید که باور کنی

شاید با برق چشمات مرگو آسونتر کنی

نمی خوام از اون بالا ماهو برات بدزدم

یا که نشونت بدم عاشقیمو با غصم

من نمی خوام که دنیا فقط تو رؤیا باشه

از گلای ارکیده قصری برات بسازم

می خوام برات بمیرم شاید که باور کنی

شاید با برق چشمات مرگو آسونتر کنی

من نمی خوام داشتنت ، واسه من آسون بشه

نعمت با تو بودن ، اینجا فراوون بشه

من نمی خوام با خودت ، بگی که نه محاله

مریم عاشق من ، شبیه مجنون بشه

می خوام برات بمیرم شاید که باور کنی

شاید با برق چشمات ، مرگو آسونتر کنی

من نمی خوام بگم که بباری بارون میاد

به خاطر تو چشم گلای رز خون میاد

من نمی خوام فکر کنی حرفای عاشقونم

همین جور آسون می ره ، همین جور آسون میاد

می خوام برات بمیرم شاید که باور کنی

شاید با برق چشمات مرگو آسونتر کنی

من نمی خوام که کوه و بشکافمش با تیشه

پر سیاوشونو ببرمش با ریشه

من نمی خوام تو نامه یه قولی داده باشم

که می مونم کنارت حتی پس از همیشه

می خوام برات بمیرم شاید که باور کنی

شاید با برق چشمات مرگو آسونتر کنی

نمی خوام این نوشته ، کارا رو بدتر کنه

پلکاتو سنگین کنه ، اون چشاتو تر کنه

من نمی خوام با حرفام یه وقت دلت بلرزه

آتیش تصمیممو رنگ خاکستر کنه

می خوام برات بمیرم شاید که باور کنی

شاید با برق چشمات مرگو آسونتر کنی

من نمی خوام بگی نه ، می خوام برات بمیرم

برای اولین بار اجازه نگیرم

من نمی خوام فکر کنی ، رها می شم با مردن

مرگ منم می گه که صید توام اسیرم

می خوام برات بمیرم شاید که باور کنی

شاید با برق چشمات مرگو آسونتر کنی

دیگه دارم می میرم ببین چشامو بستم

به عشق مردن برات ، تو انتظار نشستم

من نمی خوام که قلبی برای من بشکنه

من نمی خوام بشکنی ، من واسه تو شکستم

می خوام برات بمیرم شاید که باور کنی

شاید با برق چشمات مرگو آسونتر کنی

من واسه ی تو مردم ، این حرف آخرینه

دوس ندارم به جز تو ، کسی اینو ببینه

تو توی آسمون باش ، این جاها جای تو نیست

تو قلب آسمونی ، اینجا زیر زمینه

می خوام برات بمیرم شاید که باور کنی

شاید با برق چشمات مرگو آسونتر کنی

من نمی خوام گل برام بیاریی پرپر کنی

این شعر آخریمو یه وقت از بر کنی

بقیه روزای طلایی عمر تو

یه وقت خدا نکرده با سرزنش سر کنی

می خوام برات بمیرم شاید که باور کنی

شاید با برق چشمات مرگو آسونتر کنی

حسرت داشتن تو

حسرت داشتن تو

مثل اون وقتا هنوز دلم برات لک می زنه

حسرت داشتن تو ، پیر شده ، عینک می زنه

صورتم سرخ شده بود ، اما حالا کبود شده

جدایی یه عمر داره توی اون چک می زنه

اونی که من نمی خواستمش ولی منو می خواست

منو می بینه یه وقت ، دوباره چشمک می زنه

یادته مشروط دوست داشتن تو شدم یه عمر ؟

هنوزم کامپیوتر داره برام تک می زنه

حالا که گذشت و رفتی و منم تموم شدم

مث تو کی آدمو جای عروسک می زنه ؟

دیشب از خواب پریدم خوب شد ، آخه دیدم یکی

داره به ماشین تو ، هی گل میخک می زنه

تو که تنها نبودی ، یکی پیشت نشسته بود

بگذریم این دل من همیشه با شک می زنه

اونی که بهم می گفت دوست دارم دوسم نداشت

دیده بودم واسه ی دختره سوتک می زنه

باورت می شه هنوز عاشقتم اون روز خوب

می زنه « تولدت مبارک » دل هنوز واست

تو زیاد دوسم نداشتی ، خوب مقصر نبودی

کی میاد امضا زیر قول یه کودک می زنه ؟

نه که بچه ها بدن ، پاک و زلاله قلبشون

ولی نبض عقلشون یه قدری کوچک می زنه

فکر نکن فقط تویی رسمه یه وقتا حوصله

میره آسمون ، خودش رو جای لک لک می زنه

دختر همسایه مون ، نمی دونه دوس نداری

داره دور قاب عکست گل و پولک می زنه

نه که فکر کنی به تو نظر داره ، می کشمش

مثلا داره رو زخمام گل پیچک می زنه

کارش این نیس ، طفلکی شب تا سپیده می شینه

گل و بوته و شکوفه روی قلک می زنه

راستی من چرا تو نامم اینا رو به تو می گم

نمی گم گوشای رؤیام دیگه سمعک می زنه

جز واسه نوار تو که توش صدای نازته

به نفس هام طعم عطر سیب قندک می زنه

نامه مو جواب نده ، دوسم نداشته باش ولی

نذا اصلا نزنه قلبی که اندک می زنه

پیش هیچ کسی نرو ، حلقه دس کسی نکن

چون گناهه ، من هنوز دلم برات لک می زنه

هیچ کسی زیبا نمی شه

هیچ کسی زیبا نمی شه

انقدر دوست دارم که تو کتاب جا نمی شه

پی چاره ام با حرفای الفبا نمی شه

من که هیچ ، ساعتمم دیوونته دروغ که نیست

تو از اون روزی که رفتی خوابیده ، پا نمی شه

هی می گم کاشکه یه روز معجزه شه با همدیگه

دو سه ساعتی بریم کنار دریا ، نمی شه

آسمون دلش گرفته ، مث اخمای تو ا...

یه گره افتاده رو پیشونیشو ، وا نمیشه

نامتم با هام لجه ، می خوام بذارمش کنار

انقدر بد باهام ، هر چی کنم تا نمی شه

مگه کم ناز چشاتو کشیدم دسته گلم ؟

که دیگه یه ذره خندتم مال ما نمیشه

سرخیا مال تو ، هر چی زرده بفرس واسه من

ماهی مثل تو که پنهون لای ابرا نمی شه

دیدی خواستن میون من و تو رو ابری کنن ؟

تو نفگتی بهشون برید ، چه حرفا ، نمی شه ؟

مگه از من چی شنیدی که یهو دلت شکست

دل عاشق بیشتر از یک دفه رسوا نمی شه

چه شبایی که نشستم تا سحر به این امید

که به هر کسی به جز من بگی نه ، یا نمی شه

روزی که خواستی بیای پیشم مث دیوونه ها

از همه می پرسیدم پس چرا فردا نمی شه

اینه رسمش ؟ تا یه چیز شنیدی باورت بشه ؟

این جوری که قصه مون عبرت دنیا نمی شه

یعنی حق با شعر یه شاعر اون روزاش که گفت ؟

برو مجنون واسه تو هیچ کسی لیلا نمی شه

خوابتو دیدم و پرسیدم ازت کجا بودی ؟

گفتی طولانیه قصه ، توی رؤیا نمی شه

یادته ؟ تماس گرفتم که ببینم چی شده ؟

گفتی بعدا ، جایی ام ، صحبتش اینجا نمی شه

دفترم عادتشه ، فقط تو روش خط بکشی

خودتم خوب می دونی بدون امضا نمی شه

تو رو باید تو تمام کتابا ، نه کمته

حرف تو خلاصه نیس ، پس توی انشا نمی شه

چشاتو نمی شه گفت چه رنگیه بس که گلی

هیچ چشی ، چش نزنم ، انقد زیبا نمی شه

راستی تو منو یادت رفته ، آره ؟

من همونم که بدون تو شباش به غیر یلدا نمی شه

با خودت قرار گذاشتی دیگه اسممو نگی

جمله هات تموم می شه ، با نمی خوام ، با نمی شه

باشه هر چی تو بگی قبول ، فقط اینو بدون

حکم قتلمم بدی ، هیچی کسی زیبا نمی شه