دل نوشته ها

تا تو نگاه می کنی ، کار من اه کردن است/ای به فدای چشم تو، این چه نگاه کردن است

دل نوشته ها

تا تو نگاه می کنی ، کار من اه کردن است/ای به فدای چشم تو، این چه نگاه کردن است

حسرت داشتن تو

حسرت داشتن تو

مثل اون وقتا هنوز دلم برات لک می زنه

حسرت داشتن تو ، پیر شده ، عینک می زنه

صورتم سرخ شده بود ، اما حالا کبود شده

جدایی یه عمر داره توی اون چک می زنه

اونی که من نمی خواستمش ولی منو می خواست

منو می بینه یه وقت ، دوباره چشمک می زنه

یادته مشروط دوست داشتن تو شدم یه عمر ؟

هنوزم کامپیوتر داره برام تک می زنه

حالا که گذشت و رفتی و منم تموم شدم

مث تو کی آدمو جای عروسک می زنه ؟

دیشب از خواب پریدم خوب شد ، آخه دیدم یکی

داره به ماشین تو ، هی گل میخک می زنه

تو که تنها نبودی ، یکی پیشت نشسته بود

بگذریم این دل من همیشه با شک می زنه

اونی که بهم می گفت دوست دارم دوسم نداشت

دیده بودم واسه ی دختره سوتک می زنه

باورت می شه هنوز عاشقتم اون روز خوب

می زنه « تولدت مبارک » دل هنوز واست

تو زیاد دوسم نداشتی ، خوب مقصر نبودی

کی میاد امضا زیر قول یه کودک می زنه ؟

نه که بچه ها بدن ، پاک و زلاله قلبشون

ولی نبض عقلشون یه قدری کوچک می زنه

فکر نکن فقط تویی رسمه یه وقتا حوصله

میره آسمون ، خودش رو جای لک لک می زنه

دختر همسایه مون ، نمی دونه دوس نداری

داره دور قاب عکست گل و پولک می زنه

نه که فکر کنی به تو نظر داره ، می کشمش

مثلا داره رو زخمام گل پیچک می زنه

کارش این نیس ، طفلکی شب تا سپیده می شینه

گل و بوته و شکوفه روی قلک می زنه

راستی من چرا تو نامم اینا رو به تو می گم

نمی گم گوشای رؤیام دیگه سمعک می زنه

جز واسه نوار تو که توش صدای نازته

به نفس هام طعم عطر سیب قندک می زنه

نامه مو جواب نده ، دوسم نداشته باش ولی

نذا اصلا نزنه قلبی که اندک می زنه

پیش هیچ کسی نرو ، حلقه دس کسی نکن

چون گناهه ، من هنوز دلم برات لک می زنه

هیچ کسی زیبا نمی شه

هیچ کسی زیبا نمی شه

انقدر دوست دارم که تو کتاب جا نمی شه

پی چاره ام با حرفای الفبا نمی شه

من که هیچ ، ساعتمم دیوونته دروغ که نیست

تو از اون روزی که رفتی خوابیده ، پا نمی شه

هی می گم کاشکه یه روز معجزه شه با همدیگه

دو سه ساعتی بریم کنار دریا ، نمی شه

آسمون دلش گرفته ، مث اخمای تو ا...

یه گره افتاده رو پیشونیشو ، وا نمیشه

نامتم با هام لجه ، می خوام بذارمش کنار

انقدر بد باهام ، هر چی کنم تا نمی شه

مگه کم ناز چشاتو کشیدم دسته گلم ؟

که دیگه یه ذره خندتم مال ما نمیشه

سرخیا مال تو ، هر چی زرده بفرس واسه من

ماهی مثل تو که پنهون لای ابرا نمی شه

دیدی خواستن میون من و تو رو ابری کنن ؟

تو نفگتی بهشون برید ، چه حرفا ، نمی شه ؟

مگه از من چی شنیدی که یهو دلت شکست

دل عاشق بیشتر از یک دفه رسوا نمی شه

چه شبایی که نشستم تا سحر به این امید

که به هر کسی به جز من بگی نه ، یا نمی شه

روزی که خواستی بیای پیشم مث دیوونه ها

از همه می پرسیدم پس چرا فردا نمی شه

اینه رسمش ؟ تا یه چیز شنیدی باورت بشه ؟

این جوری که قصه مون عبرت دنیا نمی شه

یعنی حق با شعر یه شاعر اون روزاش که گفت ؟

برو مجنون واسه تو هیچ کسی لیلا نمی شه

خوابتو دیدم و پرسیدم ازت کجا بودی ؟

گفتی طولانیه قصه ، توی رؤیا نمی شه

یادته ؟ تماس گرفتم که ببینم چی شده ؟

گفتی بعدا ، جایی ام ، صحبتش اینجا نمی شه

دفترم عادتشه ، فقط تو روش خط بکشی

خودتم خوب می دونی بدون امضا نمی شه

تو رو باید تو تمام کتابا ، نه کمته

حرف تو خلاصه نیس ، پس توی انشا نمی شه

چشاتو نمی شه گفت چه رنگیه بس که گلی

هیچ چشی ، چش نزنم ، انقد زیبا نمی شه

راستی تو منو یادت رفته ، آره ؟

من همونم که بدون تو شباش به غیر یلدا نمی شه

با خودت قرار گذاشتی دیگه اسممو نگی

جمله هات تموم می شه ، با نمی خوام ، با نمی شه

باشه هر چی تو بگی قبول ، فقط اینو بدون

حکم قتلمم بدی ، هیچی کسی زیبا نمی شه

تک بیتی

تک بیتی

می خوام برم کلاس خط یاد بگیرم با خط خوش

نامه بدم واسه شما ، تو رو خدا بیا بکش

یه کاری کرد با دل من اون چشای پر جذبه

که ساعت خونه م هنوز ، بعد یه عمری عقبه

اون که نباید می شد انگار شده

هر چی بگم نمی خوامش بیخوده

همین که اسمت رو منه ، کلی می بالم به خودم

بذار همه گمان کنن من اول عاشقت شدم

نامه بی جواب

نامه بی جواب

سلام بهونه قشنگ من برای زندگی

آره باز منم همون دیوونه ی همیشگی

فدای مهربونیات چه مکنی با سرنوشت

دلم برات تنگ شده بود این نامه رو واست نوشت

حال من رو اگه بخوای رنگ گلای قالیه

جای نگاهت بد جوری تو صحن چشمام خالیه

ابرا همه پیش منن اینجا هوا پر از غمه

از غصه هام هر چی بگم جون خودت بازم کمه

دیشب دلم گرفته بود رفتم کنار آسمون

فریاد زدم یا تو بیا یا من و پیشت برسون

فدای تو! نمی دونی بی تو چه دردی کشیدم

حقیقت رو واست بگم به آخر خط رسیدم

رفتی و من تنها شدم با غصه های زندگی

قسمت تو سفر شد و قسمت من آوارگی

نمی دونی چه قدر دلم تنگه برای دیدنت

برای مهربونیات نوازشات بوسیدنت

به خاطرت مونده یکی همیشه چشم به راهته

یه قلب تنها وکبود هلاک یه نگاهته

من می دونم همین روزا عشق من از یادت میره

بعدش خبر میدن بیا که داره دوستت میمیره

روزات بلنده یا کوتاه دوست شدی اونجا با کسی

بیشتر از این من و نذار تو غصه و دلواپسی

یه وقت من و گم نکنی تو دود اون شهر غریب

یه سرزمین غربته با صد نیرنگ و فریب

فدای تو یه وقت شبا بی خوابی خستت نکنه

غم غریبی عزیزم زرد و شکستت نکنه

چادر شب لطیف تو از روت شبا پس نزنی

تنگ بلور آب تو یه وقت ناغافل نشکنی

اگه واست زحمتی نیست بر سر عهد مون بمون

منم تو رو سپردم دست خدای مهربون

راستی دیروز بارون اومد من و خیالت تر شدیم

رفتیم تو قلب آسمون با ابرا همسفر شدیم

از وقتی رفتی آسمونمون پر کبوتره

زخم دلم خوب نشده از وقتی رفتی بد تره

غصه نخور تا تو بیای حال منم این جوریه

سرفه های مکررم مال هوای دوریه

گلدون شمعدونی مونم عجیب واست دلواپسه

مثه یه بچه که بار اوله میره مدرسه

تو از خودت برام بگو بدون من خوش میگذره ؟

دلت می خواد می اومدم یا تنها رفتی بهتره

از وقتی رفتی تو چشام فقط شده کاسه خون

همش یه چشمم به دره چشم دیگم به آسمون

یادت می آد گریه هامو ریختم کنار پنجره

داد کشیدم تو رو خدا نامه بده یادت نره

یادت میآد خندیدی و گفتی حالا بذار برم

تو رفتی و من تا حالا کنار در منتظرم

امروز دیدم دیگه داری من رو فراموش می کنی

فانوس آرزوهامونو داری خاموش میکنی

گفتم واست نامه بدم نگی عجب چه بی وفاست

با این که من خوب می دونم جواب نامه با خداست

عکسای نازنین تو با چند تا گل کنارمه

یه بغض کهنه چند روزه دائم در انتظارمه

تنها دلیل زندگی با یه غمی دوست دارم

داغ دلم تازه میشه اسمت و وقتی می آرم

وقتی تو نیستی چه کنم با این دل بهونه گیر

مگه نگفتم چشمات رو از چشم من هیچ وقت نگیر

حرف منو به دل نگیر همش مال غریبیه

تو رفتی و من غریب شدم چه دنیای عجیبیه

زودتر بیا بدون تو اینجا واسم جهنمه

دیوار خونمون پر از سایه ی غصه و غمه

تحملی که تو دادی دیگه داره تموم میشه

مگه نگفتی همه جا ماله منی تا همیشه

دلم واست شور می زنه این دل و بی خبر نذار

تو رو خدا با خوبیات رو هیچ دلی اثر نذار

فکر نکنی از راه دور دارم سفارش میکنم

به جون تو فقط دارم یه قدری خواهش میکنم

اگه بخوام برات بگم شاید بشه صد تا کتاب

که هر صفحه ش قصه چند تا درده و چند تا عذاب

می گم شبا ستاره ها تا می تونن دعات کنن

نورشونو بدرقه پاآی خنده هات کنن

یه شب تو پاییز که غمت سر به سر دل می ذاره

مریم همون کسی که بیشتر از همه دوست داره__